جوان آنلاین: سال ۱۴۰۲ سال پرتلاش و در عین حال شاید توأم با برخی دستاوردها در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی در مورد افغانستان باشد. در پایان سال، به خصوص به دنبال تلاشهای حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه ریاست جمهوری ایران در امور افغانستان و دیگر چهرههای مؤثر در این حوزه، به خصوص مرتضوی، معاون سفارت ایران در کابل، عملاً ایران به فعالترین کشور در افغانستان تبدیل شد و توانست در دو بعد اقتصاد و تجارت و دیپلماسی موفقیتهایی کسب کند، البته این موفقیتها بیشتر به نفع طالبان بوده و آنها نیز در حالی که درگیر تنشهای شدیدی با پاکستان بودند، کوشیدند از انزوا برهند، اما ایران نیز میتوانست به گونهای از فرصتها بهره جوید که ابتکار عملهایش زودتر و بیشتر به ثمر بنشیند.
ابتکار تشکیل گروه تماس منطقهای ایران برای برقراری ارتباط بهتر، منسجمتر و هماهنگتر چهار قدرت منطقه (ایران، پاکستان، روسیه و چین) در مورد تحولات افغانستان و پروسه سیاسی در این کشور، طرحی مهم است که به نظر میرسد پس از برگزاری اولین نشست آن در کابل، چندان مورد پیگیری قرار نگرفته و از اولویت افتاده است.
وزارت امورخارجه ایران به دنبال تحولات افغانستان در سال ۱۴۰۰، ابتکار نشست وزرای امورخارجه کشورهای منطقه را اجرایی کرد که نشست اول آن در اسلامآباد و نشست دوم در تهران برگزار شد. دو نشست دیگر نیز در دیگر کشورهای همسایه برگزار شد و نشست پنجم قرار است در سال جاری در چین برگزار شود، اما این ابتکار بیشتر به محل بیان مواضع کشورها پرداخته تا اینکه یک طرح سیاسی جدید فراراه افغانستان بگذارد.
ابتکار گروه تماس منطقهای چه طرحی است؟
ایران در نشست هفتم مهر ماه ۱۴۰۲ «فرمت مسکو در مورد افغانستان» را در شهر کازان روسیه مطرح کرد که مورد استقبال قرار گرفت و در بیانیه پایانی این نشست نیز به آن اشاره شد، اما آنطور که باید، در اولویت کار دیگر قدرتها قرار نگرفت تا اینکه با تلاشهای حسن کاظمیقمی و رایزنیهای او با همتایان خود در سه کشور دیگر، به خصوص مذاکره با وزارت امورخارجه طالبان، زمینه برگزاری اولین نشست گروه تماس منطقهای (۹ بهمن) را به میزبانی کابل فراهم کند. قبل از این، ۱۳ آبان شاهد سفر یک هفتهای هیئت اقتصادی طالبان به رهبری ملا برادر، معاون اقتصادی نخست وزیر به ایران و بعد از آن، مولوی امیرخان متقی، سرپرست وزارت طالبان اول دی ماه برای شرکت در کنفرانس بینالمللی فلسطین به تهران بودیم. با توجه به نقش مخرب امریکا و همپیمانانش در طول ۲۰ سال اشغال افغانستان و بدتر از آن، خروج غیرمسئولانه از آن که عامل اصلی بیثباتیهای سیاسی و اقتصادی افغانستان به حساب میرود، ایران بر این باور است که راهحل این کشور، یک راهحل منطقهای است، به همین دلیل باید هماهنگیهای بهتر و بیشتری در سطح قدرتهای مهم منطقه در مورد افغانستان به وجود بیاید تا عملاً به دو هدف برسد:
۱ ـ با توجه به برخی تمایلات در درون طالبان برای عادیسازی روابط با امریکا و غرب، زمینه هرگونه حضور مخرب و دوباره و دسیسهچینی جدید امریکا در حوزه تحولات افغانستان گرفته شود و این بار جدیتر از قبل، منطقه در برابر بلندپروازیهای امریکا برای حضور در افغانستان و استفاده از این کشور به عنوان یک تخته خیز بردارد و اساساً با تعامل جدی و نزدیک با طالبان، با نشاندادن ماهیت واقعی امریکا، آنها را از برقراری ارتباط با امریکا که همچنان سیاست «چماق و هویج» را در مورد طالبان دنبال میکند، برحذر دارد. ۲ ـ با توجه به بیاعتمادی زیاد به نیت و سیاستهای امریکا در منطقه و افغانستان و از سوی دیگر، سازمان ملل و شورای امنیت نیز کماکان فاقد تأثیرگذاری جدی و مؤثر در مورد بحرانهای مهم جهان، از جمله مسئله افغانستان است، به طوری که این سازمان همچنان تحت تأثیر امریکا عمل میکند، این بار قدرتهای منطقه میتوانند با یک ابتکار جدید و مذاکره با طالبان، بنبست سیاسی موجود در افغانستان را بشکنند و همه طرفها به یک نتیجه مثبت گامبهگام و برد- برد برای حل دائمی این معضل دست یابند؛ کلیدواژهای که طالبان نیز از آن استقبال و در ادبیات خود استفاده کردند.
کپیبرداری سازمان ملل از طرح ایران
در روزهایی که کاظمیقمی به تازگی طرح ایجاد گروه تماس منطقهای را دنبال میکرد، سفر فریدون سینرلی اوغلو، هماهنگکننده ویژه دبیرکل سازمان ملل به تهران و مذاکراتی که انجام داد، جرقه نقشه راه جدیدی را در ذهن او برای آینده افغانستان زد.
کاظمیقمی در دیدار با این فرستاده جدید دبیرکل سازمان ملل، از طرح خود برای ایجاد گروه تماس منطقهای با افغانستان تحت کنترل طالبان سخن گفت و بعد از آن بود که ادبیات جدیدی در صحبتها و موضعگیریهای او پدیدار شد؛ ایجاد گروه تماس بینالمللی با طالبان و تعیین فرستاده ویژه از سوی سازمان ملل در رأس این گروه. به این ترتیب، عملاً طرح جدید سینرلی اوغلو که بعداً از سوی شورای امنیت سازمان ملل و در یک قطعنامه به عنوان نقشه راه افغانستان مورد تأیید قرار گرفت، در برابر طرح کاظمیقمی وارد میدان شد، البته با دیپلماسیای که ایران در این مورد روی دست گرفت و تلاشهایی که انجام شد و همچنین مخالفتهایی که از سوی چین و روسیه و همچنین طالبان با این نقشه راه صورت گرفت، به خصوص عدمشرکت طالبان در دومین نشست نمایندگان ویژه کشورها از سوی سازمان ملل در دوحه، تاکنون این نقشه راه ناکام و ناتمام مانده است. نکته کوتاه اینکه پاکستان به دلیل تنشهایی که با کابل داشت و همچنین مواضع این کشور، در این ابتکار جدید همراهی و همسویی لازم را با ایران نداشت و نماینده ویژه آن در نشست کابل شرکت نکرد، در حالی که حضور پررنگی در نشست دوحه داشت.
پاکستان توقع داشت در گرماگرم تنشها با طالبان در افغانستان، ایران هم که درگیر برخی تنشها به خصوص بر سر مسائل مرزی و حقابه بود، در کنار این کشور و متحد با آن علیه طالبان موضعگیری کند، اما ایران با ابتکار جدید خود، از در تعامل جدیتر و نزدیکتر با طالبان وارد میدان شد.
سرنوشت ابتکار چه شد؟
پس از زحمات و تلاشهایی که برای ایجاد گروه تماس منطقهای از سوی ایران کشیده شد، عملاً پس از برگزاری اولین نشست این گروه در ۹ بهمن در کابل، شاهد هیچ تحرک جدید دیگری در محور پیشبرد این ابتکار نیستیم، در حالی که تداوم این ابتکار برای رسیدن به یک نتیجه برد- برد برای همه طرفها، میتواند بنبست سیاسی موجود در افغانستان به خصوص در مسائلی مانند تشکیل دولت فراگیر و مسائل حقوق بشری، به خصوص حق آموزش و کار دختران و بانوان را با درنظرداشتن دیدگاه طالبان از بین ببرد.
این بیتحرکی میتواند ناشی از بحران جدید منطقه به دنبال آغاز عملیات طوفانالاقصی از سوی حماس و جنایات رژیمصهیونیستی در غزه و اعمال فشار چندبرابری بر دستگاه دیپلماسی ایران باشد که در نتیجه آن، تمام ظرفیتهای وزارت امورخارجه ایران معطوف به این شده، اما این مشغله، تأثیری بر عملکرد مأموریت تعریفشده دفتر نمایندگی ویژه در امور افغانستان نداشته و ندارد، از اینرو توقع میرفت و میرود که ابتکار گروه تماس منطقهای با جدیت مورد پیگیری قرار گیرد تا بتواند زمینهساز ثبات دائمی در افغانستان شود. نکته مهم این است که گروه تماس منطقهای با انعطافپذیری و ارائه طرحهای جدید، در راستای به نتیجه رسیدن مذاکرات با طالبان، باید از پافشاری روی طرحهای کلیشههای گذشته، مثل کلیت گنگ و مبهمی به نام «دولت فراگیر» خودداری کند و بتواند با تعریف ادبیات جدید، مذاکرات متفاوتی را نسبت به قبل دنبال کند.
در شرایطی که شاهد سفر رئیس ایران به پاکستان هستیم، وزارت امور خارجه و دفتر نمایندگی ویژه در امور افغانستان میتواند بیش از پیش در راستای همسو و همگامشدن پاکستان در ابتکار گروه تماس منطقهای با افغانستان تحت کنترل طالبان گام بردارد و این کشور برای گام برداشتن در این مسیر تشویق شود.